عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

عارف حقیقی کیست؟

این سئوالی است که در ذهن هر فردی که به دنبال معارف اصیل دینی است خطور می کند. مثلا در کتب متعدد می خواند که عرفاء چنین می گویند یا چنین کردند. این مختصر ضمن تعریفی اجمالی از عارف و عرفان به سوالاتی از قبیل اینکه آیا عرفان همانند سایر علوم آموختتنی است؟ تفاوت درجات در مقام عارفان چیست؟ پاسخ می دهد.

   عرفان یک تفاوت اساسی با سایر علوم دارد و آن این است که تمام علوم حاصل تفکر و آزمون و تجربه بشری است حتی آن بخش از علوم دینی که شامل تفسیر و برداشتهای بشری است، نوعی علم بشری محسوب می شود. بعبارتی بجز نص آیات و روایات بقیه متون حاصل برداشتهای بشری است. و این موضوعی است که برخی فلاسفه و روشنفکران را به سوی پلورالیزم سوق می دهد.

   اما عرفان حاصل تفکر و تعقل و تعلیم و تعلم بشر و یا حتی حاصل عبادت و ریاضت عارف نیست بلکه عرفان عارف از تجلیات خاص الهی حاصل می شود.

    عرفان به معنای اسلامی و دقیق آن عبارت از معرفت حقیقی به اسماء الهی است. و این معرفت ، معرفتی است که در آن خطا راه ندارد زیرا علم او از مخزن علم الهی است. عارف حقیقی در عرفان اسلامی کسی است که به مرتبه تجلیات اسمایی رسیده باشد. یعنی حق تعالی از مجرای اسماء خود به قلب سالک تجلی کند و این تجلی مصون از وساوس شیطان است. و چون بدون شائبه‌های خلقی است و پس از فنای سالک رخ می دهد، ناب و خالص است. درنتیجه عارف بودن به اظهار کرامات از قبیل طی الارض، شفای بیماران، خبر از گذشته یا آینده و از این قبیل نیست بلکه عارف از منظر عرفان اسلامی، عارف کسی است که فانی در حق شده باشد و فانی کسی است که از خود واز روی هوی و هوس یا اغفال شیطان سخن نمی گوید. در واقع عارف همان ولی الهی است که حق تعالی چشم و گوش و زبان او شده است.

   و اما اولیاء را درجات و مراتبی است که به اسمایی که به آنها تجلی شده است و یا مقام صحو بعد المحو ایشان باز می‌گردد. به اختصار مراتب اهل معرفت و اولیاء الهی عبارتند از :

1- فانیان در تجلیات فعلیه حق

2- فانیان در تجلیات صفاتیه حق

3- فانیان در تجلیات ذاتیه حق

4- کاملان مکمل که مقام صحو بعدالمحو دارند و از حق به سوی خلق مراجعت نموده اند تا ایشان را به حق تعالی راهنمایی کنند.   

    امام خمینی (ره) در کتاب شریف اربعین حدیث مراتب تجلیات و فتوحات قلبیه را این‌گونه بیان می کند: "مادامى که انسان در بیت مظلم نفس است و بسته به تعلقات نفسانیه است ، جمیع ابواب معارف و مکاشفات به روى او مغلق است؛ و همینکه از این بیت مظلم به قوت ریاضات و انوار هدایات خارج شد و منازل نفس را طى کرد، فتح باب قلب به روى او شود و معارف در قلب وى ظهور کند و داراى مقام قلب گردد. و این فتح را فتح قریب گویند، زیرا که این اول فتوحات و اقرب آنهاست. و گویند اشاره بدین فتح است قول خداى تعالى : نصر من الله و فتح قریب . البته با یارى و نصر خداوند و نور هدایت و جذبه آن ذات مقدس این فتح و سایر فتوحات واقع مى شود. و مادامى که سالک در عالم قلب است و رسوم و تعینات قلبیه در او حکمفرماست ، باب اسما و صفات بر او مغلق و منسد است.

    فتح مبین و گشوده شدن باب اسما و صفات و پس از آنکه به تجلیات اسمایى و صفاتى ، و رسوم عالم قلب فانى شد و آن تجلیات صفات قلب و کمالات آن را فنا نمود فتح مبین  رو دهد، و باب اسما به روى او مفتوح گردد و رسوم متقدمه نفسیه و متاءخره قلبیه زایل و فانى شود و در تحت غفاریت و ستاریت اسما مغفور گردد. و گویند اشاره به این است قول خداى تعالى : انا فتحنا لک فتحا مبینا. لیغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تاءخر. ما فتح آشکاراى عالم اسما و صفات را بر تو نمودیم تا در تحت غفاریت اسماى الهیه ، ذنوب نفسیه متقدمه و قلبیه متاءخره مغفور شود. و این فتح باب ولایت است. فتح مطلق ، گشوده شدن تجلیات ذاتیه احدیه و مادامى که سالک در حجاب کثرت اسمایى و تعینات صفاتى است ، ابواب تجلیات ذاتیه به روى او مغلق است . و چون تجلیات ذاتیه احدیه براى او شو و جمیع رسوم خلقیه و امریه را فانى نماید و عبد را مستغرق در عین جمع نماید، فتح مطلق شود و ذنب مطلق مغفور گردد؛ و با تجلى احدى ذنب ذاتى که مبداء همه ذنوب است ، ستر شود: وجودک ذنب لا یقاس به ذنب . و گویند اشاره به این فتح است قول خداى تعالى :اذا جاء نصر الله و الفتح پس ، با فتح قریب  ابواب معارف قلبیه مفتوح شود و ذنوب نفسیه مغفور گردد. و با فتح مبین  رو دهد، و باب اسما و صفات به روى او مفتوح گردد و رسوم متقدمه نفسیه و متاءخره قلبیه زایل و فانى شود و در تحت غفاریت و ستاریت اسما مغفور گردد و گویند اشاره به این فتح است قول خداى تعالى:

   «إنا فتحنا لک فتحا مبینا. و لیغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تاءخر»

    ما فتح آشکاراى عالم و صفات را بر تو نمودیم تا در تحت غفاریت اسماى الهیه ، ذنوب نفسیه متقدمه و قلبیه متاءخره مغفور شود. و این فتح باب ولایت است .

   فتح مطلق ،گشوده شدن تجلیات ذاتیه احدیه و مادامى که سالک تجلیات در حجاب کثرت اسمایى و تعینات صفاتى است، ابواب تجلیات ذاتیه به روى او مغلق است. و چون تجلیات ذاتیه احدیه براى او شود و جمیع رسوم خلقیه و امریه را فانى نماید و عبد را مستغرق در عین جمع ذنب ذاتى که مبداء همه ذنوب است ، ستر شود:  وجود ذنب لا یقاس به ذنب و گویند اشاره به این فتح است قول خداى تعالى: اذا جاء نصرالله والفتح طى مراتب کمال تا رسیدن به فتح مطلق و غفران ذنب وجودى پس، با فتح قریب  ابواب معارف قلبیه مفتوح شود و ذنوب نفسیه مغفور گردد. و با فتح مبین ابواب ولایت و تجلیات الهیه مفتوح گردد، و بقایاى ذنوب نفسیه متقدمه و ذنوب قلبیه متاءخره آمرزیده شود. و با فتح مطلق، فتح تجلیات ذاتیه احدیه گردد و ذنب مطلق ذاتى مغفور شود.

    و باید دانست که فتح قریب و فتح مبین عام است نسبت به اولیا و انبیا و اهل معارف ؛ و اما فتح مطلق از مقامات خاصه ختمیه است، و اگر براى کسى حاصل شود، بالتبعیه و به شفاعت آن بزرگوار واقع شود."

   و اما غیر از اولیاء الهی که عارفان کاملند، بقیه خلق عارف به معنای واقعی نیستند و ایشان شامل متوسطین از اهل سلوک ، مبتدیان و مومنین و سایر ناس هستند. خلاصه اینکه عارف حداقل لازم است که در سفر دوم از اسفار اربعه عرفانی سیر کند که آن سفر فی الحق بالحق است و سالک در سفر اول که من الحق الی الحق است به مرتبه ولایت خاصه وارد نشده است و نمی توان او را عارف یا ولی الهی نامید. سالک در سفر اول یا مبتدی و یا سالک متوسط است. و چنانچه چهار سفر اسفار اربعه را طی نماید ولی کامل مکمل(کامل کننده) است.

   انبیاء الهی نیز به دو گروه تقسیم می شوند یک گروه انبیاء عادی که غیر مرسلند و شریعتی برای خلق نمی آورند و گروه دیگر که وظیفه ارشاد و اکمال خلق را دارند، انبیاء صاحب شریعت و مرسلین هستند. در راس همه انبیاء و اولیاء مقام شامخ انسان کامل و لی مطلق است که مظهر اسم اعظم الهی و ظهور تام اسماء وصفات حق است که این حقیقت منحصرا در نبی ختمی و آل او علیهم السلام ظاهر گشته است. و کسی را به جز حضرات چهارده معصوم (ع) تجلی به تمام اسماء وصفات الهی حاصل نشده است و انبیاء و اولیاء همه ریزه خوار ایشان و علومشان از عنایات ایشان است.

        نام احمد نام جمله انبیاست             چون که صد آمد نود هم پیش ماست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد