عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

قوه خیال عاشق

ابن عربی در فتوحات در باره قدرت قوه خیال عاشق در تحقق معشوق می گوید: قوه خیال در وجودم به قدری قوی شد که عشقم؛ محبوب مرا در خارج مقابل چشمانم تجسد داد. همانگونه که جبرئیل برای رسول اکرم (ص) تجسد یافت. به طوری که توان نظر کردن به او را نداشتم. مرا مخاطب قرار داد و به او گوش کردم و می فهمیدم که او چه می گوید. مرا چند روزی از غذا خوردن منع کرد. به من می گفت مرا می بینی و غذا می خوری؟ از غذا دست می کشیدم و اصلاً احساس گرسنگی نمی کردم زیرا از او پر شده بودم به طوری که چاق شدم و از نظر کردن به او مست گشته بودم لذا مرا جایگزین غذا شد. یاران و اهل و عیالم از فربهی من در حالی که غذا نمی خوردم متعجب شدند. زیرا روزهای زیادی می گذشت که چیزی از گلویم پایین نمی رفت در عین حال تشنگی و گرسنگی را احساس نمی کردم ولی همیشه او در ایستادن و نشستن و حرکت و سکونم در مقابل دیدگانم بود. 

عاشق همواره در خیال خود با معشوق خود سخن می گوید و از او سخن می شنود. حتی در خوابش، همواره رویای معشوق را می بیند و با او به معاشقه می پردازد. اگر در عشق به مراحل بالاتری صعود کند؛ معشوق را در خیالش ظاهر می کند یا معشوق خود در خیال عاشق ظاهر می شود. با او سخن می گوید و امر و نهی می کند. در این حال عاشق اعمال و رفتاری از خود بروز می دهد که مردم او را به جنون نسبت می دهند چون از حقیقت غافلند. گاهی چنین یگانگی در خیال، عاشق را از حضور جسمانی و ظاهری معشوق بی نیاز می کند چون او همیشه در جان عاشق است. چنانچه از مجنون نقل شده که وقتی لیلی در یک روز به مجنون رسید دید که مجنون به او توجهی ندارد! گفت من لیلم همان کسی که سالهاست به دنبال او هستی. مجنون گفت من خودم لیلیم!

من کیم لیلی و لیلی کیست من                هر دو یک روحیم اندر دو بدن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد