عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

علم لدنی

آیه است که خطاب به جناب خضر حق تعالی می فرماید: علمناه من لدنا علماً. از این آیه اصطلاح علم لدنیّ وضع گردیده است و به این معناست که از جانب خداست. علمی که از طرف اوست با بقیه علوم اعم از علوم بشری یا علوم ملائکه و جن و یا علومی که بر اثر سیر و سلوک حاصل می شود متفاوت است. اگرچه همه علوم صحیح بشری از ناحیه حق است ولی وقتی خدا چیزی را به خود منتسب می کند حکایت  از بالاترین مرتبه آن حقیقت است. همانطور که قبلاً گفته ایم علوم انبیاء و اولیاء نتیجه تفکر و تعقل و یا عبادت نیست بلکه نتیجه تجلی خدا بر قلب ایشان است. این علم را خدا به خود نسبت می دهد. اتقوا الله و یعلمکم الله. قل رب زدنی علماً. عالم در ادبیات دینی به کسی گفته می شود که علم ربانی داشته باشد. و منظور علوم ظاهری اعم علوم تجربی یا علوم حوزوی و فقه نیست. بلکه علم به حقیقت اسماء الهی است. و آن نیز به معنای تجلی آن اسم بر قلب نبی یا ولی است. لذا فرمودند که العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء. اولاً علم نور است و ثانیاً  جایگاه آن قلب مومن است.
بر هر نبی یا ولیّ یک اسم یا چند اسم از اسماء الهی تجلی می کند. نتیجه این تجلی دریافت حقیقت آن اسم است(نه لفظ). در آن هنگام خدا را در آن اسم خاص می شناسد و دریافت می کند. و میتواند به مظهریت آن اسم از حق، در عالم تصرف نماید آنهم تصرف ربانی نه نفسانی. مثل عیسی(ع) که مظهر اسم المحیی بود و به واسطه این اسم مردگان را زنده می کرد. در آن هنگام حق را در اسم محیی شناخت و به این اسم عالم شد. هرچه تعدادبیشتری از  اسماء الهی بر قلب کسی تجلی کند، وی علم بیشتری به خدا و خلق خواهد داشت و در نتیجه قدرت بیشتری هم خواهد داشت. زیرا علم، منبع  قدرت است. البته اسماء الهی نامحدودند و به تبع آن تجلیات حق هم نامحدود است.
نکته دیگر اینکه چون تکرار در تجلی نیست، علوم انبیاء و اولیاء منحصر به فرد است. یعنی آنچه را که موسی می دانست مثلاً عیسی نمی دانست و آنچه را که عیسی می دانست موسی نمی دانست. لذا فرموده اند که اذا مات العالم مات العالم. اگر عالمی بمیرد آن علوم باطنی را که حاصل تجلیات الهی را با خود می برد. و کسی دیگر از اولیاء آن علم را با جزییات نمی داند. همچنین اذا مات العالم ثلم فی الاسلام، به همین معناست. چون تکرار در تجلیات الهی وجود ندارد. سرّ افضلیت انبیاء و اولیاء بر یکدیگر نیز به تجلیات و جامعیت اسمی است که به او تجلی شده است. اگر اسماء جامع بر او تجلی شده باشد دین او جامعتر و یا ولایتش کامل تر است. و چون همه اسماء الهی بر نبی ختمی و آلش علیهم السلام تجلی شده است، دین وی جامع ترین و ولایتش ولایت کلیه و مطلقه است. لذا فرمود آدم و من دونه تحت لوایی. بلکه ولی مطلق حقیتقی است که همه تجلیات الهی به وارد شده و از طریق او به سایر انبیاء واولیاءتجلی شده است لذا همه زیر لوای اویند. شناخت و معرفت او معرفت خداست ان معرفتی بالنورانیه هی معرفه الله و معرفه الله هی معرفتی بالنورانیه. اوست اسم اعظم حق که همه اسماء از او نشأت گرفته اند. نتیجه اینکه بی شک بالاترین علم، علم لدنی و آن علم به حقایق اسماء الله است و بقیه علوم اعم از علومی که حاصل عبادات و یا مکاشفات برزخی و علوم بشری است، با این علم قابل مقایسه نیستند.   
قطره علمی که بخشیدی ز پیش
متصل گردان به دریاهای خویش 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد